ویدیوها رو که نگاه می کنم فارغ از حس ترس و درد و ناراحتی یک حس دیگه هم هست برام زیبا و جالب هست این گویش ها و لهجه ها , وقتی به درد دل یکی به زبان لری گوش میدم و با هر اخ اشک از گوشه ی چشمم میاد و تازه یادم میاد که خب لرها به زبان لری حرف میزنن دیگه پس چرا برام تازه و عجیب هست یا وقتی مردی با شور و هیجان و با لهجه ی عربی و نصف فارسی و نصف عربی از بستن سیل بند جلوی روستاشون میگه بازم برای عجیب و تازه هست که یک هموطن ایرانی ام به عربی صحبت میکنه اونم با این لهجه ی زیبا , دوباره به خودم یاداوری می کنم خب مردم خوزستان به عربی صحبت می کنن دیگه پس چرا برام عجیب و تازه هست
پ.ن: توی این گیر و دارهای عید چهل و یکساله شدم و سپهر وفتی دور از چشم بقیه و یواشکی منو بغل کرد اروم بهم گفت چهل و یک!! اخه چرا اینقدر زود می گذره وقتی تو پیر بشی من چه کنم
درباره این سایت